زمان تقریبی مطالعه: 21 دقیقه
 

سوره‌های مکی و مدنی





یکی از مسائل مهم علوم قرآنی شناخت مکی و مدنی بودن سوره‌های قرآن می‌باشد، ضرورت شناخت مکی و مدنی سور قرآن از آنجا روشن می‌شود که با روشن شدن مکی و مدنی بعضی از ابهامات تاریخی معلوم می‌شود یا در فهم محتوای آیات کمک می‌کند و یا در استدلالات کلامی این شناخت نیاز است و ...، اینکه آیات و سوره‌های مکی و مدنی کدام‌اند، چه معیارها و سنجه‌هایی برای تمایز نهادن میان دو دوره نزول وجود دارد و ویژگی‌های آیات مکی و مدنی چیست، از مهم‌ترین مسائل این دانش به شمار می‌آیند


۱ - ضرورت شناخت مکی و مدنی



یکی از مسایل مهم علوم قرآنی، مساله شناخت سوره‌های مکی و مدنی است تشخیص آنها به دلایل ذیل ضروری است:

۱.۱ - شناخت تاریخ


شـنـاخـت تاریخ و مخصوصا تسلسل آیات و سور و تدریجی بودن نزول آن‌ها، از طریق شناخت سوره‌های مکی از مدنی است انسان پیوسته در این جست و جوست تا هر حادثه تاریخی را بشناسد، در چـه زمـانـی و در کـجـا اتفاق افتاده، عوامل و اسباب پدیدآورنده آن چه بوده است بدین طریق دانـسـتن سوره‌ها و آیه‌های مکی و تشخیص آن‌ها از آیه‌ها و سوره‌های مدنی از اهمیت به سزایی در فهم تاریخ تشریعات اسلامی برخوردار است.

۱.۲ - فـهـم مـحـتوای آیه


فـهـم مـحـتوای آیه در استدلال‌های فقهی و استنباط احکام نقش اساسی دارد چه بسا آیه‌ای به ظـاهـر مـشـتـمل بر حکم شرعی است، ولی چون در مکه نازل شده و هنگام نزول، هنوز آن حکم تشریع نشده بود، باید یا راه تأویل را پیش گرفت یا به گونه دیگر تفسیر کرد مثلا مساله تکلیف کافران بـه فـروع احکام شرعی مورد بحث فقهاست و بیش‌تر فقها، آنان را در حال کفر، مکلف به فـروع نـمـی‌دانـنـد و در‌ ایـن زمـینه دلایل و روایات فراوانی در اختیار دارند، ولی گروه مخالف (کـسـانـی کـه کـافـران را در حـال کـفـر مـکـلـف بـه فروع می‌دانند) به آیه هفت سوره فصلت تمسک جسته‌اند آنجا که مشرکان را به دلیل انجام ندادن فریضه زکات مورد نکوهش قرار داده است غافل از این که سوره فصلت مکی و فریضه زکات در مدینه تشریع شده است یعنی هنگام نزول آیه یـاد شـده، زکات حتی بر مسلمانان هم واجب نبوده است، پس چگونه مشرکان را مورد عتاب قرار می‌دهد؟
این آیه دو تاویل دارد:
اول، مـقـصود از زکات در این جا تنها پرداخت صدقات بوده است که مشرکان از آن محرومند، زیرا شرط صحت صدقه قصد قربت است که کافران از انجام آن عاجزند.
دوم، مـقـصـود محرومیت از ادای زکات است و آن بدان جهت است که کفر مانع آنان شده است و اگر ایمان داشتند، از این فیض محروم نبودند.

۱.۳ - استفاده در استدلالات کلامی


در استدلالات کلامی، آیات مورد استناد (مخصوصا آیاتی که درباره فضایل اهل بیت نازل شده) بـیـش‌تر مدنی است، چون این مباحث در مدینه مطرح بوده است برخی آن سوره‌ها یا آیات را مکی دانـسـته‌اند که در آن صورت نمی‌تواند مدرک استدلال قرار گیرد بنابراین شناخت دقیق مکی و مدنی بودن سوره‌ها و آیات یکی از ضروریات علم کلام در مبحث امامت است مثلا برخی تمام سوره دهر را مکی دانسته‌اند و گروهی مدنی و بعضی جز آیه (فاصبر لحکم ربک ولا تطع منهم آثما او کفورا) هـمه را مدنی دانسته‌اند دیگران هم از ابتدای سوره تا آیه ۲۲ را مدنی و بقیه را مکی دانسته‌اند اختلاف درباره این سوره بسیار است، ولی ما آن را تماما مدنی می‌دانیم.
دربـاره شان نزول آیه‌های: (یوفون بالنذر ویخافون یوما کان شره مستطیرا ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا فوقاهم الله شر ذلک الیوم ولقاهم نضرة وسرورا وجزاهم بما صبروا جنة وحریرا) گـفته‌اند که حسنین بیمار شده بودند پیامبر گرامی و گروهی از بزرگان عرب به عیادت آنان آمدند و به مولی امیرمؤمنان پیشنهاد کردند: چنان چه برای شفای فرزندانت نذر کـنـی خداوند شفای عاجل مرحمت خواهد فرمود حضرت این پیشنهاد را پذیرفت و سه روز روزه نـذر کـرد آنگـاه کـه حـسـنـیـن شفا یافتند در صدد ادای نذر برآمد قرص‌های نانی برای افطار تهیه کرد، روز اول هنگام افطار مسکینی در خانه را زد و تقاضای کمک کرد حضرت نان‌های تهیه شده را به او داد روز دوم نیز یتیمی آمد و نان تهیه شده را دریافت کردروز سوم اسیری آمد و نان‌ها به او داده شد.
حضرت در این سه روز خود با اندک نان خشک و کمی آب افطار کرد طبرسی در این زمینه روایات بسیاری از طرق اهل سنت و اهل بیت عصمت (علیهم‌السّلام) گرد آورده و تقریبا آن‌ها را مورد اتفاق اهل تفسیر دانـسته است آنگاه برای اثبات مدنی بودن تمام سوره، روایات ترتیب نزول را (که سوره دهر جز سـوره‌هـای مـدنـی بـه شـمـار رفـتـه) بـا سندهای معتبر آورده است. ولی کسانی مانند عبدالله بن زبیر که مایل نبودند این فضیلت به اهل بیت (علیهم‌السّلام) اختصاص یابد اصرار داشتند که این سـوره را کـامـلا مـکی معرفی کنند
[۸] سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان، در المنثور، ج۶، ص۲۹۷.
غافل از آن که در مکه اسیری وجود نداشت مجاهد و قتاده از تابعین تـصـریـح کـرده‌انـد کـه سـوره دهـر تماما مدنی است، ولی دیگران تفصیل قـایـل شـده‌انـد
[۹] باقلانی، ابوبکر، التمهید، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۴.
سید قطب، از نویسندگان معاصر به قرینه سیاق، سوره را مکی دانسته است.

۱.۴ - حل و فصل مسایل قرآنی


بسیاری از مسایل قرآنی، تنها از طریق مکی و مدنی بودن سوره یا آیه‌ها، حل و فصل می‌شود مثلا در مـسـاله نسخ قرآن به قرآن برخی راه افراط پیموده‌اند و بیش از دویست و بیست آیه را منسوخ مـعـرفـی کـرده‌انـد در صـورتـی که چنین عدد بزرگی نمی‌تواند صحت داشته باشد و با واقعیت سـازگـار نـیست و گروهی راه تفریط در پیش گرفته‌اند اصلا قرآن را غیر قابل نسخ می‌دانند به ویژه نسخ قرآن به قرآن، زیرا شرط تحقق نسخ، تنافی میان دو آیه است که اینگونه تنافی با نفی اختلاف در آیه (ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا) منافات دارد و دسـتـه‌ای حـد وسط را برگزیده و اصل نسخ را پذیرفته‌اند و در کمیت آیات نسخ شده اعتدال را رعـایـت کرده‌اند از جمله آیاتی که افراطیون آن را منسوخ می‌دانند، آیه (فما استمتعتم به منهن فآتوهن اجورهن) است که درباره ازدواج موقت نازل شده است، که ناسخ آن را (طبق گـفـتـه امام شافعی محمد بن ادریس) آیه (والذین هم لفروجهم حافظون لا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون) دانسته‌اند.
نظر مذکور را به دو دلیل نمی‌توان پذیرفت: اولا، زنی که با عقد متعه گرفته می‌شود زوجه است، گـرچـه احکام او با زوجه دایمی کمی تفاوت دارد ثانیا، آیه‌ای را که ناسخ فرض کرده‌اند در سوره مؤمنون است که تماما مکی است و کسی این آیه را استثنا نکرده است در صورتی که معمولا باید ناسخ پس از منسوخ باشد مطلب فوق را استاد زرقانی نیز یادآور شده است.
[۱۵] محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان، ج۱، ص۲۷۸.


۲ - معیار تشخیص مکی و مدنی



طبق آماری که از روایات ترتیب نزول به دست می‌آید، ۸۶ سوره مکی و ۲۸سوره مدنی است که در این گروه بندی سه معیار وجود دارد:

۲.۱ - مـعـیار زمان


بیش‌تر مفسرین معتقدند که معیار مکی یا مدنی بودن هجرت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مکه به مدینه است هر سوره‌ای که پیش از هجرت نازل شده مکی و هر سوره‌ای که پس از هجرت نازل شده است مدنی به شمار می‌رود، خواه در مدینه نازل شده باشد خواه در سفرها و حتی در مکه در سفر حج یا عمره یا پس از فتح، چون پس از هجرت بوده است، مدنی محسوب می‌شود ملاک هـجـرت نـیـز داخـل شـدن به مدینه است بنابراین آیاتی که پس از هجرت از مکه و پیش از ورود بـه مـدینه، در راه بر پیامبر نازل شده است، مکی محسوب می‌شود مثلا آیه (ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد) بر اساس این تعریف و ملاک که پس ازخروج از مکه در راه بر پیامبر نازل شده، مکی است.

۲.۲ - مـعـیار مکان


هر چه در شهر مکه و پیرامون آن نازل شده مکی است و هر چه در مدینه و پیرامون آن نـازل گـردیده مدنی است، خواه پیش از هجرت یا پس از آن نازل شده باشد پس آن چه در غیر‌ ایـن دو مـنطقه نازل شده باشد نه مکی است و نه مدنی در این زمینه جلال الدین سیوطی روایتی آورده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: (انزل فی ثلاثة امکنة: مکة و المدینة والشام) که طبق گفته ابن کثیر، مقصود از شام تبوک است.

۲.۳ - مـعـیار خطاب


هر سوره‌ای که در آن، خطاب به مشرکان می‌باشد مکی و هر سوره‌ای که در آن خـطـاب بـه مؤمنان می‌باشد، مدنی است در این زمینه از عبدالله بن مسعود حدیثی آورده‌اند که گـفته است: (هر سوره که (یا ایها الناس) در آن به کار رفته باشد، مکی است و هر سوره که (یا ایها الذین آمنوا) در آن به کار رفته باشد مدنی است)،
[۱۸] حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۸-۱۹.
زیرا در مدینه غلبه با مؤمنان بوده و در مـکـه بـا مشرکان البته درسوره‌های مدنی، مانند سوره بقره، (یا ایها الناس) به کار رفته که کلیت این معیار را خدشه‌دار می‌کند.

۲.۴ - ملاکات دیگر


بـرای تـشـخـیـص سـوره هـای مکی و مدنی، ملاک‌هایی را مشخص کرده‌اند که هر یک به تنهایی نـمی‌تواند ملاک جامع و مانعی باشد بلکه این ملاک‌ها روی هم رفته تاحدودی تعیین کننده است بـه طـور کـلـی مـلاک‌ها و علایم برای تشخیص، عبارت است از:
۱) نص و خبر،
۲) علایم صوری و ظاهری،
۳) علایم محتوایی ومعنوی.
علامه برهان الدین ابراهیم بن عمربن ابراهیم جعبری (متوفای ۷۳۲) مـی‌گـویـد: (بـرای شـنـاخـت مـکی و مدنی دو راه وجود دارد: سماعی، که از راه نقل و روایت بـه دسـت مـی آیـد قـیـاسـی، کـه از روی ضـابـطـه تـشـخیص داده می‌شود) آن گونه که علقمة بن قیس (متوفای ۶۲) از عبدالله بن مسعود روایت کرده است : (هر سوره‌ای که در آن (یا ایها الناس) آمده باشد یا لفظ (کلا) استعمال شده باشد یا در ابتدای آن حروف مقطع باشد (جز زهراوین (بقره و آل عمران) و نیز سوره رعد که بنا بر قولی مدنی است) یا در آن قصه آدم و ابلیس آمـده بـاشـد (جـز سـوره‌های طولانی) یا سوره‌ای که در آن سرگذشت انبیای سلف و امت‌های گـذشـتـه آمده باشد مکی است، و هر سوره‌ای که در آن از فریضه و تکالیف و حدود شرعی سخن گفته شده باشد، مدنی است).

۲.۵ - خصوصیات دیگر


برخی خصوصیات دیگری برای شناخت سوره‌های مکی و مدنی ذکر کرده اندکه عبارت است از:
۱. کوتاهی آیات درون یک سوره و نیز کوتاهی سوره، نوعا مکی بودن آن را می‌رساند و بلندی آیه‌های یک سوره علاوه بر بلندی سوره نوعا مدنی بودن آن را ثابت می‌کند.
۲. لـحـن تـنـد و شدید سوره بیش‌تر با اهل مکه است که اهل عناد و لجاج و مقاومت در مقابل حق بـوده‌انـد، ولـی لحن ملایم و خفیف، مدنی بودن سوره را می‌رساند که بیش‌تر خطاب به مؤمنین است.
۳. بحث درباره اصول معارف و اصل ایمان و دعوت به اسلام از ویژگی‌های سوره‌های مکی است و در سوره‌های مدنی بیش‌تر از تفاصیل احکام و بیان شریعت اسلام سخن گفته شده است.
۴. دعـوت بـه پـایبند بودن به اخلاق و استقامت در رای و سلامت عقیده و ترک لجاج و عناد و نیز بـرخورد تند با عقاید باطل مشرکان و ناچیز شمردن اندیشه‌های تهی و بی اساس آنان، از خصایص سـوره هـای مـکی به شمار می‌رود در حالی که برخورد با اهل کتاب و دعوت آنان به میانه روی در عـقـایـد و افـکـار و اندیشه‌ها و نیز مبارزه با منافقین و ذکر خصایص و صفات آنان از ویژگی‌های سوره‌های مدنی است.
۵. غالبا خطاب‌ها با عنوان (یا ایها الناس) از ویژگی‌های سور مکی است و با عنوان (یا ایها الذین آمنوا) از خصایص سور مدنی است. البته این ویژگی‌ها هرگز کلیت ندارد، بلکه صرفا درباره برخی از انواع صدق می‌کند و در صورت اجتماع چندین خصیصه، اگر موجب علم و یقین شود و نص معارضی در میان نباشد، قابل اعتماد اسـت، و مـوجـب قـوت احتمال و اطمینان می‌شود در این صورت است که نتیجه کاربرد فقهی و تاریخی و غیره دارد بنابراین ملاک تشخیص مکی و مدنی، یا نقل و خبر است که اصطلاحا سماعی مـی‌گویند یا اجتهاد و شواهد ظاهری و صورت جمله بندی و داشتن سجع و وزن و کوتاهی آیات و سوره‌هاست یا شواهد محتوایی است بدین معنا که شکل بیان اصول عقاید و احکام و برخورد با کفار و منافقین نشانه مکی و مدنی بودن سوره است.

۳ - شبهات وارده بر مکی و مدنی



شبهاتی که در این زمینه وارد شده بیش‌تر از جانب مستشرقین بوده است که قرآن را تابع و متاثر از محیط و جو حاکم بر منطقه دانسته‌اند و به آن چندان جنبه ثابت الهی نداده‌اند ولی باید بین تاثر از مـحـیـط و هـمگامی با جو حاکم برای تاثیرگذاری در مردم فرق قایل شد کسی که می‌خواهد بر محیط خود تاثیر بگذارد باید نخست حرکت خود را با آن محیط هم آهنگ سازد و واقعیات محیط را مـورد توجه قرار دهد، و هم آهنگ با آن گام بردارد تا بتواند با زبان مردم سخن گوید و با روش و شـیـوه مـتـعارف موجود، ایده خود را پیاده کند پس باید وضع محیط خود را در نظر بگیرد و آن را کاملا بشناسد تا عوامل مؤثر را به شایستگی به کار اندازد. بنابراین فرق است میان آن که محیط بر وی تاثیر گذارد و او را دنبال خود بکشد، با آن که او خود را با محیط هم آهنگ سازد تا عوامل مؤثر در آن را شناخته و بتواند بر آن تاثیر گذارد مثلا اگر فرهنگ حـاکم بر جامعه‌ای ادبیات محکم و استوار و علاقه و گرایش مردم به شعر و جملات موزون است، اگـر شـخـص بـا توجه به چنین گرایشی دعوت خود را اعلام کند و در ضمن با جملات محکم و کـوتـاه و مـوزون پـیام‌های خود را بیان کند رعایت جامعه شناسی محیط را کرده و هم گام با جو حـاکـم رسالت خود را بیان داشته است پس آن چه عیب و نقص است، فرض نخست (تاثیر پذیری از مـحـیـط) اسـت ولـی فـرض دوم (تـاثـیرگذاری بر محیط و هم گام با فرهنگ جامعه) کمال و ورزیدگی است که از بهترین راه توانسته است مرام و آیین خود را پیاده کند. پس از این مقدمه کوتاه به طرح شبهات وارده می‌پردازیم:

۳.۱ - شیوه سوره مکی و مدنی


شـیـوه سوره‌های مکی، شدت و عنف و پرخاش کردن است در صورتی که شیوه سوره‌های مدنی مـسالمت آمیز است و این تفاوت بدان جهت بوده است که برخورد مردم مکه تند و مقاوم و برخورد مـردم مدینه مسالمت آمیز و پذیرش‌وار بوده است لذا قرآن در مقابل این دو حالت متضاد، حالت مشابه به خود گرفته و همان شیوه‌ای را به کار برده است که مردم در برابر آن پیش گرفته‌اند. در جـواب باید گفت : اولا، تنها سوره‌های مکی ویژگی وعید و تهدید را ندارد، بلکه در بسیاری از سـوره هـای مـدنی نیز متناسب مخاطبین خود روش شدت و عنف و تهدید به کار رفته است اگر مـخـاطبین در مدینه، همانند مخاطبین در مکه، افراد مقاوم و سرسخت و حق ناپذیر بودند، لحن قرآن با آنان تند و با شدت بوده است،زیرا باید با هر کس با همان سلاح که به کار می‌برد مقابله کرد و این از قدرتمندی قرآن حکایت می‌کند، نه از ضعف آن در سوره بقره می‌خوانیم: (الذین یاکلون الربا لا یقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس) (یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وذروا ما بقی من الربا ان کنتم مؤمنین فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله ورسوله وان تبتم فلکم رءوس اموالکم لا تظلمون ولا تظلمون)؛ (فان لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس والحجارة اعدت للکافرین).
هـم چنین شدت لحن آیاتی که در برخورد با منافقین و سرسختان اهل کتاب در مدینه نازل شده، کـمـتر از شدت لحن آیاتی که در مکه در برخورد با مشرکین نازل شده است، نیست و احیانا بسیار شدیدتر است شاید عنیف‌ترین سوره‌های قرآنی سوره برائت باشد که از آخرین سوره‌های نازل شده در مدینه است و مخاطبین آن عموم اهل شرک و لجاج و عنادند. در مقابل، در بسیاری از سوره‌های مکی، ملایمت و نرمش می‌بینیم که درموقعیت‌هایی نازل شده که به شدت نیاز نبوده است در سوره زمر می‌خوانیم: (قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم، بگو: ‌ای بندگان من کـه بـر خـویـشـتـن زیـاده روا داشته‌اید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است) در سوره حجر می‌خوانیم: (ولقد آتیناک سبعا من المثانی والقرآن العظیم لا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازواجا منهم ولا تحزن علیهم واخفض جناحک للمؤمنین، و به راستی، ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم (بنابراین) هرگز چشم خـود را بـه نـعمت‌هایی (مادی) که به گروه‌هایی از آنان (کفار) دادیم میفکن و برایشان غمگین مباش و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرو گستر).
در سوره شوری می‌خوانیم: (فما اوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدنیا وما عند الله خیر وابقی للذین آمنوا وعلی ربهم یتوکلون والذین یجتنبون کبائر الاثم والفواحش واذا ما غضبوا هم یغفرون والذین استجابوا لربهم واقاموا الصلاة وامرهم شوری بینهم ومما رزقناهم ینفقون، آن چه بـه شما ارزانی شده متاع زودگذر دنیاست و آن چه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پـروردگـارشـان توکل می‌کنند بهتر و پایدارتر است همان کسانی که از گناهان بزرگ و اعمال زشـت اجـتـنـاب مـی ورزنـد و هـنـگـامـی که خشمگین شوند عفو می‌کنند و کسانی که دعوت پـروردگـارشـان را اجابت کرده و نماز را برپا می‌دارند و کارشان را با مشورت انجام می‌دهند و از آن چه به آنان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند).

۳.۲ - تفاوت جامعه مکه و مدینه


کوتاهی آیه‌ها و سوره‌های مکی و بلندی آیه‌ها و سوره‌های مدنی، دلیل بر تفاوت دو جامعه مکه و مدینه است مردم مکه غالبا بی سواد، فاقد فرهنگ، خشن و دور از تمدن بودند لذا متناسب با آن مـحـیط، کم گفتن، کوتاه گفتن، موجز و مختصر و مفید آوردن آیات ضرورت داشت ولی مردم مـدینه تا حدودی دارای فرهنگ و باسواد و آشنا به تمدن بودند و متناسب با آن محیط، به تفصیل سخن گفته شده است. در جواب باید گفت : اولا، متناسب با محیط سخن گفتن، شیوه سخن دانان ورزیده و شرط بلاغت است هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد ثانیا، چه بسیار در مکه، سوره‌های بلند نازل شده است، مـانـنـد سـوره‌هـای انعام ، اعراف،، اسرا، کهف، طه ، مریم ، انبیا و مؤمنون و نیز در مدینه سوره‌های کوچک و کوتاه نازل شده است، مانند: سوره نصر و زلزله و بینه.

۳.۳ - تشریع در مکی و مدنی


در سوره‌های مکی از تشریع خبری نیست و هرچه هست در سوره‌های مدنی است. وجود برخی احکام در سوره‌های مکی این نظر را رد می‌کند آیه‌های ۱۴۶-۱۴۱سوره انعام در بیان حکم شرعی ثمرات و انعام و حلال و حرام آنهاست آیه های۱۵۲-۱۵۱ اعمال و اموال محرمه و محلله را مطرح کرده است در سوره اعراف آیه‌های ۳۳-۳۱ درباره حلال، حرام، زینت‌ها، فواحش و غـیـره مـسـائلـی ذکـر شـده اسـت در سـوره اسـرا بـسیاری از مبادی اخلاق و احکام اولیه اسلام مـشـروحـا آمـده اسـت بـنابراین در سوره‌های مکی احکام بسیاری بیان شده است و ادعای مذکور بی اساس است.

۳.۴ - استدلال و برهان در مکی و مدنی


در سوره‌های مکی برهان و استدلال به چشم نمی‌خورد، ولی در سوره‌های مدنی استدلال به کار رفته است. ‌ایـن ادعـا نـیـز مـردود اسـت زیـرا در سوره مؤمنون برای نفی ولد و نفی شریک برای خدا چنین اسـتـدلالی آمده است: (ما اتخذ الله من ولد وما کان معه من اله اذا لذهب کل اله بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض سبحان الله عما یصفون) در سوره انبیا می‌فرماید: (لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما یصفون لا یسال عما یفعل وهم یسالون‌ام اتخذوا من دونه آلهة قل هاتوا برهانکم هذا ذکر من معی وذکر من قبلی بل اکثرهم لا یعلمون الحق فهم معرضون) در سوره عنکبوت درباره اثبات نبوت آمده : (وما کنت تتلو من قبله من کتاب ولا تخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم وما یجحد بآیاتنا الا الظالمون وقالوا لولا انزل علیه آیات من ربه قل انما الآیات عند الله وانما انا نذیر مبین اولم یکفهم انا انزلنا علیک الکتاب یتلی علیهم ان فی ذلک لرحمة وذکری لقوم یؤمنون).
در سوره ق درباره قیامت آمده: (ونزلنا من السماء ماء مبارکا فانبتنا به جنات وحب الحصید والنخل باسقات لها طلع نضید رزقا للعباد واحیینا به بلدة میتا کذلک الخروج) و (افعیینا بالخلق الاول بل هم فی لبس من خلق جدید)؛. در سوره مؤمنون، می‌فرماید: (افحسبتم انما خلقناکم عبثا وانکم الینا لا ترجعون). در سوره جاثیه می‌فرماید: (ام حسب الذین اجترحوا السیئات ان نجعلهم کالذین آمنوا وعملوا الصالحات سواء محیاهم ومماتهم ساء ما یحکمون وخلق الله السماوات والارض بالحق ولتجزی کل نفس بما کسبت وهم لا یظلمون). .
از این قبیل آیات که مشتمل بر انواع مباحث برهانی و خطابی است در سوره‌های مکی فراوان است با توجه به اشکالات فوق و جواب‌های نقضی و حلی که بیان شد، نمی‌توان آیات قرآن را متاثر از محیط دانـست ولی با توجه به هموار ساختن مسیر دعوت و ایجاد زمینه گسترش اسلام، بین سوره‌های مـکـی و مـدنـی تـفاوت‌هایی وجود دارد هر حرکتی در آغاز با مشکلات فراوانی روبروست که باید نـخـسـت در رفـع آن‌هـا کـوشـید و تلاش شود که راه این حرکت هموار گردد آن گاه که مسیر آمـاده شد، می‌توان بر گسترش و افزایش جلوه‌های خود رونق بیش‌تری داد، اهداف و مقاصد خود را بـه طـور عـلنی آشکار نمود و دعوت خود را با بیان شریعت قرین ساخت بنابراین اسلوب و شیوه بیان و نحوه دعوت در دو حالت یاد شده با هم تفاوت می‌کند، و نباید انتظار داشت آن چه را که در آخر گفته می‌شود، در آغاز اعلام گردد.

۴ - عناوین مرتبط



آیات مدنی در سوره‌های مکی، آیات مکی در سوره‌های مدنی، آیات مکی و مدنی، اولین سوره مکی، اولین سوره مدنی، مکی و مدنی.

۵ - پانویس


 
۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۷.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر طبرسی، ج۹، ص۷-۸.    
۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۷، ص۳۶۱-۳۶۲.    
۴. انسان/سوره۷۶، آیه۲۴.    
۵. انسان/سوره۷۶، آیه۱۲-۷.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر طبرسی، ج۱۰، ص۲۰۹-۲۱۲.    
۷. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۰۲-۴۱۵.    
۸. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان، در المنثور، ج۶، ص۲۹۷.
۹. باقلانی، ابوبکر، التمهید، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۴.
۱۰. شاذلی، سید بن قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۷۷۷.    
۱۱. نسا/سوره۴، آیه۸۲.    
۱۲. خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۰۶.    
۱۳. نسا/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۴. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷-۵.    
۱۵. محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان، ج۱، ص۲۷۸.
۱۶. قصص/سوره۲۸، آیه۸۵.    
۱۷. سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان، الاتقان، ج۱،ص ۳۷.    
۱۸. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۸-۱۹.
۱۹. زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۱، ص۱۸۹.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۲۷۸.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۲۷۹.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴.    
۲۴. زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.    
۲۵. حجر/سوره۱۵، آیه۸۸-۸۷.    
۲۶. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸-۳۶.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۱۶۵.    
۲۸. اعراف/سوره۷، آیه۲۰۶.    
۲۹. اسرا/سوره۱۷، آیه۱۱۱.    
۳۰. کهف/سوره۱۸، آیه۱۱۰.    
۳۱. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۵.    
۳۲. مریم/سوره۱۹، آیه۹۸.    
۳۳. انبیا/سوره۲۱، آیه۱۱۲.    
۳۴. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۸.    
۳۵. انعام/سوره۶، آیه۱۴۱-۱۴۶.    
۳۶. انعام/سوره۶، آیه۱۵۱-۱۵۲.    
۳۷. اعراف/سوره۷، آیه۳۱-۳۳.    
۳۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۹۱.    
۳۹. انبیا/سوره۲۱، آیه۲۴-۲۲.    
۴۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۵۱-۴۸.    
۴۱. ق/سوره۵۰، آیه۱۵.    
۴۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۱-۹.    
۴۳. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۵.    
۴۴. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۲-۲۱.    


۶ - منبع



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سوره‌های مکی و مدنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۷.    





آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.